خداوند از قیل و قال و تباه کردن مال و فراوانی سؤال نفرت دارد [امام کاظم علیه السلام]
عرشیات
دنباله قصه زید (21)
پنج شنبه 93 خرداد 22 , ساعت 8:44 صبح  

مذمت منکران معاد جسمانی وقیامت

 

( 3688)بیهُشان را وادهد حق هوش‌ها

 

حلقه حلقه، حلقه‏ها درگوش‌ها

( 3689)پای کوبان، دست افشان، در ثنا

 

 ناز نازان ربّنا احییتنا

( 3690)آن جُلود و آن عظام ریخته

 

فارسان گشته، غبار انگیخته

( 3691)حمله آرند از عدم سوی وجود

 

در قیامت، هم شکور و هم کنود

( 3692)سر چه می‏‏پیچی؟ کنی نادیده‌ای

 

در عدم ز اوّل نه سر پیچیده‌ای؟

( 3693)در عدم افشرده بودی پای خویش

 

 که مرا کی برکند از جای خویش؟

( 3694)می‌نبینی صُنع ربّانیت را

 

که کشید او موی پیشانیت را؟

( 3695)تا کشیدت اندر این انواع حال

 

که نبودت در گمان و در خیال

هوش: به معنای جان و زندگی است.

حلقه حلقه: یعنی گروه گروه

حلقه‏ها در گوشها: کنایت از طاعت و فرمانبردارى است، ونشانه های بندگی. انقروى و به پیروى از او نیکلسون، حلقه را استعارت از علم و هوش نهانى گرفته‏اند.

ربّنا احییتنا: پروردگارا ما را زنده کردى. برگرفته است از قرآن کریم: «قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اِثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اِثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلى‏ خُرُوجٍ مِنْ سَبِیلٍ- » گفتند پروردگارا ما را میرانیدى دو بار، و زنده کردى دو بار. پس ما به گناهان خود گردن نهادیم، پس آیا برون شدن را راهى هست» [1]

جلود: جمع جلد: پوست.

عظام: جمع عظم: استخوان.

فارسان: سواران. و استعاره از هشیاران و به خویشتن آمدگان است.

غبار انگیخته: گرد افشان، کنایت از تازان.

شکور: بسیار سپاس گزار.

کنود: به معنای ناسپاس است.

کنی نادیده‌ای: ننگریستن، تأمل نکردن، نادیده گرفتن. « کُنی» را نیکلسون به ضم کاف گرفته و چنین ترجمه کرده است: وانمود می‏‏کنی که ندیده‌ای.  

سر پیچیدن: نپذیرفتن. قبول نکردن.

در عدم ز اول: آن گاه که معدوم بودى و پرتو وجود به تو نیفتاده بود.

پاى افشردن: اصرار ورزیدن.

از جاى بر کندن: کنایت از به وجود آوردن.

صنع: کار، کردار.

صنع ربّانى: کار خدایى.

موى پیشانى کشیدن: کنایت از کشاندن کسى به نادلخواه. بردن او را بر خلاف میل او.

انواع حال: تطورها و حالتها که در این جهان مى‏بیند.

 ( 3688) خداى تعالى بى‏هوشان را هوش عطا کرده حلقه‏وار گرد هم جمع مى‏شوند و همگى حلقه بندگى در گوش دارند. ( 3689) پاى کوبان و دست‏افشان مشغول حمد و ثناى خداوندى شده مى‏گویند (ربنا احییتنا) اى خداى ما که ما را زنده کردى.( 3690) آن پوست و گوشت و استخوانهاى پوسیده زندگى از سر گرفته و سوار کارانى هستند که در اسب تازى غبار پاى اسبانشان فضا را پر کرده.( 3691) در قیامت همگى از خوب و بد شاکر و ناسپاس از عدم بوجود حمله مى‏کنند.( 3692) چگونه از زنده شدن سرپیچى‏ خواهى کرد مگر نه در اولین بار هم در عدم از موجود شدن سرپیچى کرده‏اى. ( 3693) در عدم پا فشارى کرده و مى‏گفتى چه کسى مى‏تواند مرا از جاى خود بکند.( 3694) صنع خداوندى را نمى‏بینى که چگونه موى پیشانیت را گرفت و کشید.( 3695) و تو را بحالات و عوالمى کشانید که هیچ خیال آن را نکرده گمان آن را نداشتى.

در ابیات پیشین سخن در این بود که: چون نور دانش انسان کامل تجلى کند عقول جزئى برابر آن از کار مى‏افتد. حواس و منطق ما محو علم و دانش سلطان ما مى‏شود، و حالت صحو به محو تبدیل مى‏گردد، چنان که زید چون برابر رسول (ص) قرار گرفت درماند. سپس مى‏گوید باز چون تجلى عقل کلى نباشد عقول جزئى به کار مى‏افتد. چنان که ستارگان با تابش آفتاب محو مى‏شوند و با پنهان شدن خورشید نور مى‏دهند و از این معنى به مناسبت سخن را به زنده شدن مردگان در روز رستاخیز مى‏کشاند.

در ادامه مولانا می گوید: آنها که زندگی این جهان را واگذاشته و به سوی حق رفته‌اند، حق به آنها زندگی دیگر می‏‏دهد و آنها که هستی‌شان فنا شده و از حق حیات دیگری یافته‌اند، گروه گروه، پای‌کوبان و دست‌افشان خدا را ستایش می‏‏کنند و نازنازان و خرامان و خشنود می‏‏گویند: پروردگارا، ما را زنده کردی. مضمون این بیت به آیهْ ‌شریفه سوره «مؤمن» اشاره دارد: گفتند: ما را دو بار میراندی و دو بار زنده کردی. (مفسران دو بار مرگ و دو بار حیات را این چنین برشمرده‌اند: مرگ کالبد عنصری، حیات یافتن در برزخ، مرگ برزخی، حیات در قیامت.) پوست‏ها و استخوان‏های از هم‌پاشیده به فرمان حق شکل می‏‏گیرند و در حرکت به پیشگاه حق مثل سواری غبار برمی‌انگیزند. به هر حال معنای بیت این است: در هنگام احضار به پیشگاه حق، ممکن نیست کسی بتواند از این فرمان سرپیچی کند. تو در ازل که هنوز وجود نداشتی، نافرمان بودی و با آن همه نافرمانی و پافشاری در برابر ارادهْ حق، به وجود آمدی و احوالی بر دل تو وارد شد که هرگز پندار و خیالی از آن نداشتی.و در ابیات زیر این معنى را واضح‏تر بیان می کند:

          خاک را و نطفه را و مُضغه را             پیش چشم ما همى‏دارد خدا

          کز کجا آوردمت اى بَد نِیَت             که از آن آید همى خِفریقی ات‏

          تو بر آن عاشق بدى در دور آن             منکر این فضل بودى آن زمان‏

          این کَرَم، چون دفعِ آن انکارِ توست             که میان خاک مى‏کردى نخست‏

          حجتِ انکار شد انشارِ تو             از دوا بدتر شد این بیمار تو

893- 889 /د4

مولانا در این ابیات تعریضی به منکران زنده شدن مردگان در روز رستاخیز دارد. این زنده شدن دو باره را با زاده شدن از شکم مادر مقایسه مى‏کند و نیز با حالتهاى گونه‏گون که پیش از آمدن به دنیا داشت. و مأخوذ است از قرآن کریم: «... قالَ مَنْ یُحْیِ اَلْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ، قُلْ یُحْیِیهَا اَلَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ..» گفت که زنده مى‏کند این استخوانها را که پوسیده است؟ بگو زنده مى‏کند آن را آن که آفریدشان نخست بار و او به هر آفرینشى داناست»[2]



[1] - سوره غافر،آیه 11.

[2] - سوره یس،آیه 78- 79).


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 297 بازدید
بازدید دیروز: 678 بازدید
بازدید کل: 1401409 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]